جدول جو
جدول جو

معنی پی اسپرس - جستجوی لغت در جدول جو

پی اسپرس
نام قلعه ای قدیمی که خرابه های آن در دهکده ای به همین نام
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پی سپر
تصویر پی سپر
پی سپار، پی سپرده، لگدکوب، پایمال، برای مثال حافظ سر از لحد به در آرد به پای بوس / گر خاک او به پای شما پی سپر شود (حافظ - ۴۵۸ حاشیه)، پی سپرنده، پی سپار، رونده
پی سپر کردن: پی سپار لگدمال کردن، پایمال کردن، پی سپار کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پی سپر
تصویر پی سپر
رونده، سالک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پی سپر
تصویر پی سپر
((~. سِ پَ))
رونده، سالک، پایمال شده، لگدکوب شده
فرهنگ فارسی معین
روستایی از دهستان کالج شهرستان نور
فرهنگ گویش مازندرانی